loading...

ماهی های شهری

Content extracted from http://heyitas.blog.ir/rss/?1738708815

بازدید : 594
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 15:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهی های شهری

من از این مدل آدما نیستم که همش دنبال برگشتن به عقب و اینا باشن هر چند که قدیم ترا حال آدما خیلی خوب تر بوده و این غیر قابل انکاره اما امروز با اینکه کلی غرغر داشتم پاشدم رفتم نون بگیرم و حقیقتا نون گرفتن توی روستا تجربه‌ی جدید و عالیی بود...

رفتم نون بگیرم صدای پرنده‌ها و آب کنار جاده به جای آهنگای همیشگی باهام بود رفتم امام زاده رو دیدم بعد از بافت قدیمی‌روستا رفتم نونوایی و نون خریدم و خود بوی نونم حالمو خوب کرد طوری که الان لبخند از لبم نمیره...

نمیخوام بگم شهری بودن اتفاق بدیه چون امکانات شهرو تمام و کمال استفاده میکنم اما این روزا که کرونا هست و عملا امکانات شهری اکثرا متوقف شدن اینجا مثل بهشت میمونه انگار...حتی کوچیکترین کارا و قدمایی که برمیدارم پر از حس خوبه حتی داشتم فک میکردم صب زود برم و یه سری از این گلای کنار جاده رو جمع کنم دسته گل کنم:)

چی میشد اگه این شهرو انقد بزرگ نمیکردیم انقد برجای بلند و خونه‌های تاریک... اتاق من در پر نورترین حالتش حتی یکمم از نور اینجا رو نداره چون تو منطقه‌ی اداریه و برجای بلند دور و برشو گرفتن...فک میکنم میشد اگه معماری قبلی شهرو نگه میداشتیم هی ۵ طبقه ده طبقه نمیساختیم...زندگی ما و نسلای بعد ما عملا اینطوری نابود میشه...نسلی که لذت شنیدن صدای پرنده‌ها رو از دست بده نسلی که بوی نون و بوی دود جدا از هم براش وجود نداشته باشن...کاش میشد پاک کنیم از اول بنویسیم...

پ.ن: فک کنم یکمی‌این نون خریدنه رمانتیکم کرده ولی جدنی جدن جدن جدن خیلی بهم کیف داد:)

پ.ن۲: خوبی این وبلاگ اینه که وقتی از چیزی کیفور میشم که میدونم دوستا و آدمای اطرافم ازش محرومن میتونم اینجا ذوق کنم و مطمئن باشم کسی دلش خیلی خیلی نمیخواد=)

اینم عکس جاده‌ی مذکور:

ماهی های شهری

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 154
  • بازدید سال : 496
  • بازدید کلی : 21448
  • کدهای اختصاصی